وقتی بچه تر بودم ( 4 یا 5 سال فکر کنم) مادرم بهم گفت:« ما جهان سومی هستیم!» گفتم :«مامان جون یعنی چی جهان سومی؟!» گفتن:« یعنی اگر جهان اولی بهترین باشه ما از اونا عقب تر هستیم اونا اول هستن و ما سوم( یه همچین استدلالی را گفتن)» من هم نه گذاشتم و نه برداشتم یه هو داد زدم« من نمـــــــــــــــــــی خوام جهان سومــــــــــــــــی باشم» مادرم هم گفت:« پس باید خوب درس بخونی تا جهان سومی نباشی»
این خاطره را گفتم تا مشخص بشه من از همون کوچیکی( نــــــــــــــــــــــه حالا خیلی بـــــــــــزرگ هستم!) توی فکر توسعه بودم( چه بچه نابغه ای نـــــــــــــه!) حالا هم هستم.
توی درس اقتصاد توسعه خوندیم که مهم ترین عامل توسعه هر کشوری نیرو انسانی یا به عبارت بهتر « سرمایه انسانی» اون هست. به قول جناب دکتر مرزبان « مشکل ما در انسان اقتصادی ایرانی هست، در یک کلام مشکل در ژنتیک ما هست. نه ژنتیک زیستی، بلکه ژنتیک اکتسابی که انسان ایرانی در طول 2000 سال با تجربه های خود بدست آورده است»
امروز هم داشتم یه مصاحبه از آقای «بهرام عظیمی» کارگردان انیمیشن با خبرگزاری فارس می خوندم که یه سری نکات مفید اقتصادی درباره انسان اقتصادی ایرانی داشت و به نظرم جالب اومد.
2سال پیش یک جشنواره در چین برگزار شد که من هم داور بودم و هم 10 دقیقه از «تهران 1500» را به آنجا بردم تا به نمایش بگذارم و در آن سالن 3000 نفر حضور داشتند، قبل از من یکی از کارگردانهای کمپانی پیکسار(یک شرکت پویانمایی آمریکایی )، سخنرانی داشت و در خصوص علت موفقیت کمپانی پیکسار صحبت کرد و او به راحتی اطلاعات و تجربیات تخصصی خود را در اختیار همه قرار میداد و هر سوالی از او می پرسیدند جواب میداد، اما ما در ایران بیاهمیتترین نکات تکنیکی را از هم پنهان میکنیم، 3 نفر به راحتی نمیتوانیم با هم کار کنیم، آنان ویژگیهای مثبتی دارند که بر اثر همین ویژگیها کارهایشان خوب میشود. اینجا همه حسابگر شدهاند، به جای آنکه به این فکر کنند که کار خوبی ارائه دهند به دنبال حساب کتاب هستند که چقدر دریافت میکنند و دیرتر سر کار بیایند و زودتر بروند. در اینجا وقتی من به کسی میگویم که بنشین اینجا و این کاراکتر را انیمیت کن، اولین سوالی که از من میپرسد این است که میشود یک جای دیگر بنشینم؟ میشود کاراکتر دیگری انیمیت کنم؟! در حالی که آنها فقط به روی کاری که به آنها داده میشود تمرکز میکنند، آنها از جایگاهی که به آنها داده میشود راضی هستند. اما آدمهایی مثل من آماتورهایی هستیم که هیچگاه از جایگاه خود راضی نیستیم و ادا و اطوارمان از صد تا حرفهای بیشتر است.